عاطفه های عاشقانه

من در این نقطه دور


در بلا تکلیفی


در کش و قوسی خیالی جانکاه


به افق چشم بدوزم تا کی؟


بی سبب منتظر معجزه ام


بی ثمر دیده بر این راه کبود


می روم در پی تو


سالها آمد و رفت


بارها من دیدم


کوچ مرغان غزل خوان چمن


سفر چلچله ها


کوچ برف از دل کوهسار بلند


کوچ هر فصلی را


لیک یاد تو ز دل کوچ نکرد…

نوشته شده در یک شنبه 29 بهمن 1391برچسب:,ساعت 14:55 توسط تنها| |


Power By: LoxBlog.Com